صفحات

۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه

شما مرا که میدانید؟




وقتی عیسی  به قیصریه فیلیپ رسید، از شاگردانش پرسید: "مردم مرا که میدانند؟"

جواب دادند: "بعضی ها میگویند که شما یحیی پیغمبر هستید ؛ عده ای نیز میگویند الیاس، یا ارمیا یا یکی از پیغمبران دیگر میباشید."

سپس پرسید: "شما مرا که میدانید؟"

شمعون پطرس جواب داد: "مسیح، فرزند خدای زنده!"

عیسی فرمود: "ای شمعون، پسر یونا، خوشا بحال تو! زیرا تو این حقیقت را از انسان نیاموختی، بلکه پدر آسمانی من این را بر تو آشکار ساخته است. تو پطرس, یعنی "سنگ" هستی، و من بر روی این صخره، کلیسای خود را بنا میکنم، و قدرتهای جهنم هرگز قادر به نابودی آن نخواهند بود.
من کلیدهای ملکوت خدا را در اختیار تو میگذارم تا هر دری را بر روی زمین ببندی، در آسمان بسته شود، و هر دری را بگشائی در آسمان نیز گشوده شود."

آنگاه به شاگردانش دستور داد به کسی نگویند که او مسیح است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر